جملات پرمعنا و بسیار زیبای گابریل گارسیا مارکز
اگر خداوند برای لحظه ای فراموش میکرد که من عروسکی کهنه ام و تکه کوچکی از زندگی به من ارزانی میداشت ، احتمالا همه آنچه را که به فکرم میرسید نمیگفتم بلکه به همه ی چیزهایی که میگفتم فکر میکردم.
کمتر میخوابیدم و بیشتر رویا میدیدم چون میدانستم هر دقیقه ای که چشممان را بر هم میگذاریم شصت ثانیه ی نو را از دست میدهیم.
هنگامی که دیگران می ایستند راه میرفتم و هنگامی که دیگران میخوابیدند بیدار میماندم.
هنگامی که دیگران صحبت میکردند گوش میدادم و از خوردن یک بستنی شکلاتی چه لذتی که نمیبردم.
کینه ها و نفرت هایم را روی تکه ای یخ مینوشتم و زیر نور آفتاب دراز میکشیدم.
♦♦♦ ♦♦♦ ♦♦♦ ♦♦♦ ♦♦♦
قدرت ، جاذبه مرد و جاذبه ، قدرت زن است !
♦♦♦ ♦♦♦ ♦♦♦ ♦♦♦ ♦♦♦
انسان تا وقتی فکر میکند نارس است ، به رشد و کمال خود ادامه میدهد و به محض آنکه گمان کرد رسیده شده است دچار آفت میشود !
♦♦♦ ♦♦♦ ♦♦♦ ♦♦♦ ♦♦♦
طولانی ترین سفرها نیز ی; روز با گامی کوچ; آغاز میشوند !